اسیر کمند (بخش دوم)

اسیر کمند (بخش دوم)

اسیر کمند (بخش دوم)

آمدم سوی تو با گام بلند         در به روی من محتاج نبند

وقتی دلم از قیل وقال دنیا می گیرد به سوی اقلیم پاک تسلا، مسجد رو می نهم. آنجا که دعا رنگ وجلوه ی زیباتری دارد. از رنج بی کسی ام کم می شود و از تفریق قلب ها فاصله می گیرم و رو به طریق حقیقت می آرم. انگار مقیاس عشق وبندگی خالصانه است در این پیشگاه مقدس وشیطان دور از دل.

آری زیر این گنبد لاجوردی خیل عاشقان پناه می آورند. از مناره ها وگلدسته ها آوای اذان همان سر دلبری می آید.

گوینده: راضیه موسایی

از در ودیوار، جلوه تو، در کاشی ها وتزئینات هندسی وگچبری ها متجلی می شود، تسخیر هم زمان چشم ودل است .

از چشمانم بهشت گل میکند. بین تمام نقوش گیاهی و اسلیمی، نقش های ختن وبوته، لاله عباسی و صنوبر واناری ودهن اژدری و روی بند های ختایی در پروازم. در پیچش چنگ ها و پیچک ها و ماری ها وگلبرگ های نیلوفر آبی،غنچه گلهای فرفره گم میشوم دیگر از من خبری نیست وتنها اوست که هست . جان ودل را با خود می برد به افلاک . همه این نقوش بی بدیل با خمهایی لطیف وچرخش ها وگردش های بی نظیر حول محور مرکز عشق که نشان از جهان بینی مبتنی بر یگانگی ویکپارچگی جهان هستی نشات گرفته و نشان از جاودانگی دارد باتم های بی کرانه، هیجانی لایتناهی را رقم میزند.

این اشکال بیانگر اشارات و تلویحاتی است که  بازتاب روح مسلمان در آن متبلور شده.

در شمسه ها وکتیبه ها منقش به آیات پاکی از قرآن که سخنان ناب تو را با خطاطی زیبا و مضامین عرفانی به حسن وکمال رسانده و بقا فی الله در آن ظهور کرده وشور قیامت را با موسیقی ترنج ها که نمایش خاصی از غیب وشهادت است مجسم کرده حماسه ابدیت را انشا می کند.

به ترنج ها که می نگرم مصداق بارز حرکت درونی نقش ترنج با کمی تامل وتعمق مثل نماز وحج است. در نماز روح به طواف قلب می رود و در حج به طواف کعبه، حرکتی درونگرانه ودلبرانه.

چون صوفی می شوم که مسیر صعب العبور جنگ نفس با عشق وعقل را پیموده وجهاد کرده برای دیدارت . دوست دارم از قید تن به در آیم وشوق پا گذاشتن  به ازل  وبدیت را تجربه کنم .چند روز دیگر از جهان باید بگذرد که آوای جبرییل همه جا را بگیرد واسرافیل درثور بدمد وشور قیامت نقاب از چهره جهانیان بردارد ولحظه موعود برسد و رخ زیبای تو حسن ختام این جهان باشد . حتی تصورش هم نبض لحظه ها را تند میکند چه رسد به من .

برقی در چشمانم بوجود آمده که وصف نشدنی است. از تجمع این همه زیبایی و هنر هر چه می نگرم چشم دلم سیر نمی شود. کنتراست آبی در بوم کتیبه ها ونقش مایه های هندسی باغ بهشت ونعمت های معنوی خدا را که بی وسعت است و بی کرانگی الطاف الهی را به ما می رساند را به رخ می کشد.

درب وپنجره های گره چینی شده مسجد با شیشه های رنگی روحم را به بازی میگیرد و شعاع آفتاب از پشت آن مرا از خودم دور میکند و به تو نزدیک .

به سوی محراب میروم، آه که چقدر این نقطه از مسجد را دوست دارم. از محراب می شود رفت تا معراج، اوج گرفت وبه سدره المنتهی رسید.

هشتی محراب نقطه اتصال مکالمات خالق ومخلوق است که با نقش ونگاره های زیبا وآیات قرآن که سراسر نور است نشان از وحدت ویگانگی حق را دارد.

همه وجودم پیوند می خورد به حضور تو و زیر محراب  معرق ومقرنس می شود برای تو. خلیفه عرصه خیال من احساس به توست. لعاب ذهنم با رنگ ویاد تو آبکاری شده، تمام وجودم با کاشی های شکرت وآجرهای امیدت زمینه ای روشن از مرمر پاکی گرفته. وکشور وجودم را معماری خاص معنویت زیبا کرده.

پروردگارا پناهم باش ومرا به حال خودم نگذار. مبادا سفال وجودم با آلایش دنیایی کبود و شکننده شود و لعاب سنتی مهر تو از ان ترک بردارد.

من انسانم نسخه خطی آفرینش تو، که با رنگ های طلایی ناب از روشنای وجود تو تشعیر شده ام و شعر شده ام و شور شده ام، تا از هر سر خط وجودم حرفی باشم سخنی بگویم برای روحی مشتاق برای کاوش.

این شکل  سفالین تنم جام دلست

واندیشه پخته ام می خام دلست   (مولوی)

با نقش های بدیع و کاملی از فیض تو تذهیب شده ام، تا تمام نقاشان وهنرمندان جهان قلم از دست بیندازند و محو حلاوت این خلق اعجاب انگیز شوند.

امیدم این است بک گراند حال واحوالم همیشه منقش به تایپوگرافی سبحان الله باشد وشکر و حمد تو از این نقش وجودی بجوشد در عملم.

پرنده خیالم از شاخه تازه رسته قلم پر گرفت و از شرا ر کاغذ گذشت و به قصر شبنم گونه یادت رسید و در گلخانه امن آرامش وجودت به طراوت رسید و غنچه کرده و سرشار شد وگل کرد.

من را به رسالت قلبم برسان که آبروی گلواژه های چشمم زیر پای مزدوران مدح تو نریزد.

چشم های دلم را به حقیقت بندگیت باز نگهدار، جهان به اعتبار لبخند تو زیباست ودیگر هیچ.

پشت بر محراب دل کردن خطاست

قامتت را جای دیگر تامکن

چون به شمعی میرسی، پروانه باش

وز نگاه این وآن پروا مکن           (پریش شهرضایی)

به قلم راضیه موسایی

 

 

 

لطفا نظر خودتان را با ما در میان بگذارید
راضیه موسایی
راضیه موسایی هستم، فارغ التحصیل حسابداری. از نوجوانی تا اکنون شیفته گویندگی ونویسندگی هستم، به ویژه متن های ادبی. فعالیت هایی هم در این زمینه داشته ام. به آثار هنری توجه خاصی نشان می دهم و دوست دارم با صدا و قلمم دیدگاه متفاوتی رو بین مخاطبینم بدست بیارم و شما رو از روزمرگی دور کنم.

مقالات مرتبط

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 4 =